مهرسا خانم و شیطونیاش
سلام مهرسای مهربانم
الان که می خوام از تو بگم ت یک سال و نه ماه بیست و یک روزت امروز
96/5/3
وهر روز بزرگ و بزرگ تر میشی وقتی به دنیا اومدی هر روز آرزو مي کردمکه زودتري از خودت صدا دراری ،وبعد منتظر خنديدنت بودم
وبعد همش می گفتم کی چهار دستو پا رفتنت رو ميبنم
مهرساي قشگم خوشحالم که هروز نظاره گر بزرگ شدندت هستم
واز خدا ممنونم
که همچین نعمتی رو به من وباباي
عطا کرده
وقتی که اولین گام هات زمین ر و احساس کرد نه ماه داشتی و الان به را حتی راه ميري وميدوي
وباصداي دلنشينت مامان و بابا ی میگی
هر کلمه ی بگم تکرار میکنی
ناز گلکم دوست دارم و امیدوارم که بهترین بشی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی